پلاس انداختن(وَ) کنایه از پریشان ساختن و پراکنده کردن باشد. (برهان قاطع). پریشان و پراکنده ساختن. (فرهنگ رشیدی) ادامه... کنایه از پریشان ساختن و پراکنده کردن باشد. (برهان قاطع). پریشان و پراکنده ساختن. (فرهنگ رشیدی) لغت نامه دهخدا
پلاس انداختن گستردن پلاس، پریشان ساختن پراکنده کردن ادامه... گستردن پلاس، پریشان ساختن پراکنده کردن تصویر پلاس انداختن فرهنگ لغت هوشیار
پلاس انداختن((~. اَ تَ)) گستردن پلاس، پریشان ساختن ادامه... گستردن پلاس، پریشان ساختن تصویر پلاس انداختن فرهنگ فارسی معین